معنی فارسی homologically
B2به شیوهای که به همولوژی مرتبط است یا بر اساس آن عمل میکند.
In a manner related to homology, often in a mathematical context.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دو ساختار به صورت همولوژیک معادل هستند.
مثال:
The two structures are homologically equivalent.
معنی(example):
این مفهوم به صورت همولوژیک در چندین زمینه تحقیق ریاضی به کار میرود.
مثال:
This concept is applied homologically in several areas of mathematical research.
معنی فارسی کلمه homologically
:
به شیوهای که به همولوژی مرتبط است یا بر اساس آن عمل میکند.