معنی فارسی homolytic
B2وابسته به نوعی شکست پیوند که در آن الکترونها به طور مساوی بین دو اتم تقسیم میشوند.
Pertaining to a type of bond cleavage where electrons are equally shared between atoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
واکنشهای هومولتیک شامل تشکیل رادیکالهای آزاد هستند.
مثال:
Homolytic reactions involve the formation of free radicals.
معنی(example):
در یک شکست هومولتیک، هر اتم یکی از الکترونهای پیوندی را حفظ میکند.
مثال:
In a homolytic cleavage, each atom retains one of the bonding electrons.
معنی فارسی کلمه homolytic
:
وابسته به نوعی شکست پیوند که در آن الکترونها به طور مساوی بین دو اتم تقسیم میشوند.