معنی فارسی homopolic
B1هوموپولیک به ترتیب خاصی از اجزا یا ویژگیها اشاره دارد که در زمینههای مختلف علمی کاربرد دارد.
Pertaining to configurations or arrangements that exhibit homogeneity in certain contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
چیدمانهای هوموپولیک توصیفکننده آرایشهای خاص در مطالعات تحقیقاتی هستند.
مثال:
Homopolic configurations describe specific arrangements in research studies.
معنی(example):
ساختار هوموپولیک بینشهایی درباره تعاملات مولکولی ارائه میدهد.
مثال:
The homopolic structure provides insights into molecular interactions.
معنی فارسی کلمه homopolic
:
هوموپولیک به ترتیب خاصی از اجزا یا ویژگیها اشاره دارد که در زمینههای مختلف علمی کاربرد دارد.