معنی فارسی homosystemic
B2به ویژگیها و تعاملات سیستمهای همگون اشاره دارد.
Relating to or involving a homogeneous system.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد همسیستمی کل اکوسیستم را در نظر میگیرد.
مثال:
The homosystemic approach considers the entire ecosystem.
معنی(example):
محققان در حال بررسی عوامل همسیستمی در زیستشناسی هستند.
مثال:
Researchers are exploring homosystemic factors in biology.
معنی فارسی کلمه homosystemic
:
به ویژگیها و تعاملات سیستمهای همگون اشاره دارد.