معنی فارسی honeydewed
B2عسلپاشیده به حالتی اشاره دارد که بر روی گلها و برگها نوعی رطوبت شفاف شبیه عسل وجود دارد.
Describing plants that have a sticky, sweet substance resembling honey, often due to aphid secretion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گلها در آفتاب صبحگاهی عسلپاشیده بودند.
مثال:
The flowers were honeydewed in the morning sun.
معنی(example):
بعد از باران، متوجه برگهای عسلپاشیده شدیم.
مثال:
We noticed the honeydewed leaves after the rain.
معنی فارسی کلمه honeydewed
:
عسلپاشیده به حالتی اشاره دارد که بر روی گلها و برگها نوعی رطوبت شفاف شبیه عسل وجود دارد.