معنی فارسی honeywort
B2نوعی گیاه که عطر و طعمی شیرین دارد.
A type of plant known for its sweet aroma.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the genus Cerinthe of flowering plants that attract bees.
example
معنی(example):
عسلعلف به خاطر بوی شیرینش شناخته شده است.
مثال:
Honeywort is known for its sweet scent.
معنی(example):
شما میتوانید عسلعلف را در بسیاری از باغها پیدا کنید.
مثال:
You can find honeywort in many gardens.
معنی فارسی کلمه honeywort
:
نوعی گیاه که عطر و طعمی شیرین دارد.
