معنی فارسی honour-bound

B2

موظف به انجام کار به دلیل اصول اخلاقی یا تعهد.

Obligated to act in accordance with one's principles.

example
معنی(example):

او احساس می‌کند که موظف به کمک به دوستش است.

مثال:

He feels honour-bound to help his friend.

معنی(example):

موظف بودن به معنای نگه داشتن قول‌های خود است.

مثال:

Being honour-bound means keeping your promises.

معنی فارسی کلمه honour-bound

: معنی honour-bound به فارسی

موظف به انجام کار به دلیل اصول اخلاقی یا تعهد.