معنی فارسی hoo
A2هو، یک واژهی تعجبی که برای ابراز شگفتی یا هیجان استفاده میشود.
An expression of excitement or surprise.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
هو! این یک موقعیت نزدیک بود.
مثال:
Hoo! That was a close call.
معنی(example):
هو، نمیتوانم باور کنم که به موقع رسیدیم!
مثال:
Hoo, I can't believe we made it on time!
معنی فارسی کلمه hoo
:
هو، یک واژهی تعجبی که برای ابراز شگفتی یا هیجان استفاده میشود.