معنی فارسی hoodshy

B1

احساسی از عدم اطمینان یا خجالت در زمان مواجهه با افراد جدید یا موقعیت‌های ناشناخته.

Feeling shy or uncomfortable in social situations, especially when interacting with unfamiliar people.

example
معنی(example):

او در مهمانی به خاطر اینکه مردم زیادی را نمی‌شناخت، احساس خجالت کرد.

مثال:

She felt hoodshy at the party because she didn't know many people.

معنی(example):

احساس خجالت می‌تواند زمانی که فردی در یک محیط جدید قرار دارد، اتفاق بیفتد.

مثال:

Being hoodshy can happen when someone is in a new environment.

معنی فارسی کلمه hoodshy

: معنی hoodshy به فارسی

احساسی از عدم اطمینان یا خجالت در زمان مواجهه با افراد جدید یا موقعیت‌های ناشناخته.