معنی فارسی hoodwinked
B1هودو شدن به معنای فریب خوردن یا تحت تأثیر قرار گرفتن به صورت غیرمنتظره یا غیرعادی است.
To be deceived or tricked, often in a surprising or unexpected manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To deceive by disguise; to dupe, bewile, mislead.
معنی(verb):
To cover the eyes with a hood; to blindfold.
معنی(verb):
To overshadow something in a way that one is blind or oblivious to it.
معنی(verb):
To hide or obscure.
example
معنی(example):
من به گمان اینکه شایعه‌های دروغین راست است هودو شدم.
مثال:
I was hoodwinked into believing the false rumor.
معنی(example):
او با دروغ‌هایش تمام تیم را هودو کرد.
مثال:
She hoodwinked the entire team with her lies.
معنی فارسی کلمه hoodwinked
:
هودو شدن به معنای فریب خوردن یا تحت تأثیر قرار گرفتن به صورت غیرمنتظره یا غیرعادی است.
