معنی فارسی hoodwise

B1

حالت یا ویژگی فردی که با تیزبینی و هوش در موقعیت‌های اجتماعی عمل می‌کند.

Exhibiting wisdom or cleverness in social situations, often to maintain harmony and understanding.

example
معنی(example):

او به طور هوشمندانه عمل کرد تا از درگیری در بحث جلوگیری کند.

مثال:

He acted hoodwise to avoid conflict in the discussion.

معنی(example):

خوب بودن در درک اوضاع می‌تواند به پیمایش موقعیت‌های اجتماعی دشوار کمک کند.

مثال:

Being hoodwise can help navigate tricky social situations.

معنی فارسی کلمه hoodwise

: معنی hoodwise به فارسی

حالت یا ویژگی فردی که با تیزبینی و هوش در موقعیت‌های اجتماعی عمل می‌کند.