معنی فارسی hooliganish

B1

هولیگانی، رفتاری خشن و بی‌احترامی که مرتبط با هواداران بی‌ادب و خرابکار است.

Having characteristics of a hooligan; unruly or disruptive in behavior.

example
معنی(example):

رفتار او در بازی بسیار هولیگانی بود.

مثال:

His behavior was quite hooliganish at the game.

معنی(example):

نگرش هولیگانی برخی از هواداران باعث خراب شدن این رویداد شد.

مثال:

The hooliganish attitude of some fans marred the event.

معنی فارسی کلمه hooliganish

: معنی hooliganish به فارسی

هولیگانی، رفتاری خشن و بی‌احترامی که مرتبط با هواداران بی‌ادب و خرابکار است.