معنی فارسی hoopless

B1

هُوپِلس، به حالتی اطلاق می‌شود که دایره یا جذابیت اصلی وجود ندارد.

Describing a condition lacking a central theme or excitement.

example
معنی(example):

بدون حلقه، بازی کمی بدون هیجان به نظر می‌رسید.

مثال:

Without a hoop, the game felt a bit hoopless.

معنی(example):

وقتی موضوع اصلی را گم کردیم، پروژه کمی بدون محور شد.

مثال:

The project became hoopless when we lost the central theme.

معنی فارسی کلمه hoopless

: معنی hoopless به فارسی

هُوپِلس، به حالتی اطلاق می‌شود که دایره یا جذابیت اصلی وجود ندارد.