معنی فارسی hop-scotched

B1

شکل گذشته فعل 'hopscotch'.

Past tense of the verb 'hopscotch'.

example
معنی(example):

او با بازی سنگ پرتابی از میان جمعیت عبور کرد.

مثال:

She hop-scotched her way through the crowd.

معنی(example):

آنها از روی برکه‌ها در پیاده‌رو بازی سنگ پرتابی کردند.

مثال:

They hop-scotched over puddles on the sidewalk.

معنی فارسی کلمه hop-scotched

: معنی hop-scotched به فارسی

شکل گذشته فعل 'hopscotch'.