معنی فارسی hopkinsian

B2

مربوط به یا مشتق از مطالعات و نظریه‌های شخصی به نام هاپکینز.

Relating to or deriving from the theories of a scholar named Hopkins.

example
معنی(example):

چشم‌انداز هاپکینز بر اهمیت زمینه تأکید می‌کند.

مثال:

The Hopkinsian perspective emphasizes the importance of context.

معنی(example):

تحقیق او رویکرد هاپکینزی را برای درک مسائل فرهنگی به کار گرفت.

مثال:

Her research adopted a Hopkinsian approach to understanding cultural issues.

معنی فارسی کلمه hopkinsian

: معنی hopkinsian به فارسی

مربوط به یا مشتق از مطالعات و نظریه‌های شخصی به نام هاپکینز.