معنی فارسی hordary
B1روش کشاورزی سنتی که مربوط به نگهداری و برداشت محصول است.
A traditional agricultural method related to the cultivation and harvesting of crops.
- NOUN
example
معنی(example):
در دوران قرون وسطی، مزارع هورداری رایج بودند.
مثال:
In the medieval period, hordary farms were common.
معنی(example):
روشهای هورداری برای توسعه کشاورزی ضروری بودند.
مثال:
Hordary practices were vital for agricultural development.
معنی فارسی کلمه hordary
:
روش کشاورزی سنتی که مربوط به نگهداری و برداشت محصول است.