معنی فارسی horded

B1

هورد، به عمل جمع کردن یا انباشتن اشیاء اشاره دارد، مخصوصاً به طور منفی و برای آینده.

Gathered or accumulated, typically in large amounts, often implying secrecy or a negative connotation.

example
معنی(example):

آنها ذخایر را به امید طوفان جمع کردند.

مثال:

They horded supplies in anticipation of the storm.

معنی(example):

او سکه‌های قدیمی را در یک جعبه جمع کرده بود.

مثال:

He had horded away old coins in a box.

معنی فارسی کلمه horded

: معنی horded به فارسی

هورد، به عمل جمع کردن یا انباشتن اشیاء اشاره دارد، مخصوصاً به طور منفی و برای آینده.