معنی فارسی hording
B1هوردینگ، عمل انبار کردن و نگهداری بیش از حد اشیاء یا مواد، معمولاً به دلیل ترس از کمبود.
The act of accumulating and storing large amounts of items, often due to fear of shortage.
- NOUN
example
معنی(example):
هوردینگ به معنای جمعآوری اقلام در مقادیر زیاد است.
مثال:
Hording is when someone collects items in large quantities.
معنی(example):
او به خاطر هوردینگ موارد ضروری در زمان اضطراری متهم شد.
مثال:
He was accused of hording supplies during the emergency.
معنی فارسی کلمه hording
:
هوردینگ، عمل انبار کردن و نگهداری بیش از حد اشیاء یا مواد، معمولاً به دلیل ترس از کمبود.