معنی فارسی hormic

B2

هورمیک به تأثیرات و اصولی اشاره دارد که در بهینه‌سازی سلامت و بهبود کیفیت زندگی نقش دارند.

Pertaining to principles that influence health and well-being.

example
معنی(example):

اصل هورمیک معمولاً در زمینه‌های بهداشتی مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

The hormic principle is often discussed in health contexts.

معنی(example):

تأثیرات هورمیک به بهینه‌سازی سلامت مربوط می‌شود.

مثال:

Hormic influences pertain to health optimization.

معنی فارسی کلمه hormic

: معنی hormic به فارسی

هورمیک به تأثیرات و اصولی اشاره دارد که در بهینه‌سازی سلامت و بهبود کیفیت زندگی نقش دارند.