معنی فارسی hormone therapy

B2

تراپی هورمونی، درمانی که در آن هورمون‌ها به بدن افزوده می‌شوند.

A treatment that involves the administration of hormones to the body.

noun
معنی(noun):

Hormone replacement therapy

example
معنی(example):

تراپی هورمونی می‌تواند برای شرایط خاص مفید باشد.

مثال:

Hormone therapy can be beneficial for certain conditions.

معنی(example):

او تحت درمان هورمونی برای مدیریت سلامتی‌اش قرار گرفت.

مثال:

She underwent hormone therapy to manage her health.

معنی فارسی کلمه hormone therapy

: معنی hormone therapy به فارسی

تراپی هورمونی، درمانی که در آن هورمون‌ها به بدن افزوده می‌شوند.