معنی فارسی hornie
B1احساس تمایل یا اشتیاق، معمولاً به موارد جنسی یا عاطفی اشاره دارد.
A feeling of lust or inclination, often associated with sexual or romantic desires.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از یک روز طولانی، کمی احساس هورنی کردم و نیاز به آرامش داشتم.
مثال:
After the long day, I felt a bit hornie and needed some relaxation.
معنی(example):
احساس هورنی میتواند گاهی به تجربیات لذتبخش منجر شود.
مثال:
Feeling hornie can sometimes lead to enjoyable experiences.
معنی فارسی کلمه hornie
:
احساس تمایل یا اشتیاق، معمولاً به موارد جنسی یا عاطفی اشاره دارد.