معنی فارسی horntails
B1نوعی حشره که شاخهای مشخصی دارد و در طبیعت یافت میشود.
A type of insect that is characterized by having prominent horns.
- noun
noun
معنی(noun):
The wood wasp.
example
معنی(example):
دمپاییهای شاخدار اغلب روی تنههای درخت پیدا میشوند.
مثال:
The horntails are often found on tree trunks.
معنی(example):
بسیاری از دمپاییهای شاخدار ظاهری مشخص دارند.
مثال:
Many horntails have a distinctive appearance.
معنی فارسی کلمه horntails
:
نوعی حشره که شاخهای مشخصی دارد و در طبیعت یافت میشود.