معنی فارسی horometer
B2هورومتر، وسیلهای برای اندازهگیری زمان که معمولاً در آزمایشها و جابهجاییهای علمی به کار میرود.
An instrument designed to accurately measure time intervals.
- NOUN
example
معنی(example):
هورومتر دستگاهی است که برای اندازهگیری دقیق زمان استفاده میشود.
مثال:
A horometer is a device used to measure time accurately.
معنی(example):
دانشمندان یک هورومتر جدید برای کاوش فضایی توسعه دادند.
مثال:
Scientists developed a new horometer for space exploration.
معنی فارسی کلمه horometer
:
هورومتر، وسیلهای برای اندازهگیری زمان که معمولاً در آزمایشها و جابهجاییهای علمی به کار میرود.