معنی فارسی horotelic
B1هورتلیک، مرتبط با اصولی که به زمان و فضا و سیستم‌های فضایی مربوط می‌شود.
Related to principles regarding time, space, and cosmological systems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصول هورتلیک در درک پدیده‌های کیهانی کمک می‌کند.
مثال:
Horotelic principles help in understanding cosmic phenomena.
معنی(example):
او به مساله از یک دیدگاه هورتلیک نزدیک شد.
مثال:
He approached the problem from a horotelic perspective.
معنی فارسی کلمه horotelic
:
هورتلیک، مرتبط با اصولی که به زمان و فضا و سیستم‌های فضایی مربوط می‌شود.
