معنی فارسی horse-trade
B2معامله اسب به معنای معاملهای است که در آن دو طرف برای رسیدن به توافق تلاش میکنند.
A deal or negotiation where both parties bargain for better terms.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها یک معامله اسب کردند تا بهتر بخرید.
مثال:
They made a horse-trade to get the better deal.
معنی(example):
معامله اسب میتواند به مذاکرات سخت اشاره کند.
مثال:
Horse-trade can refer to tough negotiations.
معنی فارسی کلمه horse-trade
:
معامله اسب به معنای معاملهای است که در آن دو طرف برای رسیدن به توافق تلاش میکنند.