معنی فارسی horsechestnut
B1درختی بزرگ که به دلیل میوههای خاص و زیباییاش شناخته میشود.
A species of tree known for its large, palmate leaves and showy flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت کاشتن اسب در تابستان سایه فراهم میکند.
مثال:
The horsechestnut tree provides shade in summer.
معنی(example):
گلهای کاشتن اسب معمولاً سفید یا صورتی هستند.
مثال:
Horsechestnut flowers are typically white or pink.
معنی فارسی کلمه horsechestnut
:
درختی بزرگ که به دلیل میوههای خاص و زیباییاش شناخته میشود.