معنی فارسی horsetraded
B1زمان گذشته فعل 'horsetrade' که به معنی معامله یا مبادله اسبها اشاره دارد.
The past tense of horsetrade, indicating horses that have been traded.
- VERB
example
معنی(example):
اسبها هفته گذشته در بازار معامله شدند.
مثال:
The horses were horsetraded at the market last week.
معنی(example):
آنها قبل از این بسیاری از حیوانات را معامله کرده بودند.
مثال:
They had horsetraded many animals before.
معنی فارسی کلمه horsetraded
:
زمان گذشته فعل 'horsetrade' که به معنی معامله یا مبادله اسبها اشاره دارد.