معنی فارسی hospitalise
B1بستری کردن، انجام عمل انتقال یک بیمار به بیمارستان برای دریافت مراقبت‌های پزشکی.
To admit a patient to a hospital for treatment.
- verb
verb
معنی(verb):
To send to hospital; to admit (a person) to hospital.
معنی(verb):
To render (a building) unfit for habitation, by long continued use as a hospital.
معنی(verb):
(of an injury, illness, event, or person) To cause (a person) to require hospitalization.
example
معنی(example):
آنها نیاز دارند تا بیمار مبتلا به عفونت شدید را بستری کنند.
مثال:
They need to hospitalise the patient who has a severe infection.
معنی(example):
بستری کردن کسانی که مشکلات جدی سلامتی دارند ضروری است.
مثال:
It is necessary to hospitalise those with serious health issues.
معنی فارسی کلمه hospitalise
:
بستری کردن، انجام عمل انتقال یک بیمار به بیمارستان برای دریافت مراقبت‌های پزشکی.
