معنی فارسی hospitious
B1مهماننواز، با گرمی و محبت به مهمانان رفتار کردن و فضایی راحت و دوستانه فراهم کردن.
Characterized by a warm and friendly reception of guests.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میزبان مهماننواز با لبخندی گرم از همه استقبال کرد.
مثال:
The hospitious host welcomed everyone with a warm smile.
معنی(example):
طبیعت مهماننواز آنها باعث شد هر مهمان خود را در خانه حس کند.
مثال:
Their hospitious nature made every guest feel at home.
معنی فارسی کلمه hospitious
:
مهماننواز، با گرمی و محبت به مهمانان رفتار کردن و فضایی راحت و دوستانه فراهم کردن.