معنی فارسی hospodariate
C1حوشپو داریاته، چارچوب سیاسی و اقتصادی مرتبط با قشر حاکم و تأثیر آنها بر جامعه.
The political or economic authority associated with landowning classes.
- NOUN
example
معنی(example):
حوشپو داریاته کنترل قابل توجهی بر اقتصاد محلی داشت.
مثال:
The hospodariate had significant control over the local economy.
معنی(example):
تغییرات در سیستم حوشپو داریاته بر بسیاری از خانوادهها تأثیر گذاشت.
مثال:
Changes in the hospodariate system affected many families.
معنی فارسی کلمه hospodariate
:
حوشپو داریاته، چارچوب سیاسی و اقتصادی مرتبط با قشر حاکم و تأثیر آنها بر جامعه.