معنی فارسی hostageship

B1

وضعیتی که در آن افرادی به عنوان گروگان نگه‌داشته می‌شوند.

The state or condition of being a hostage; the act of taking hostages.

example
معنی(example):

وضعیت گروگان‌گیری فضایی تنش‌آور ایجاد کرد.

مثال:

The hostageship situation created a tense atmosphere.

معنی(example):

در طول گروگان‌گیری، خواسته‌های بازداشت‌کنندگان مشخص نبود.

مثال:

During the hostageship, the demands of the captors were unclear.

معنی فارسی کلمه hostageship

: معنی hostageship به فارسی

وضعیتی که در آن افرادی به عنوان گروگان نگه‌داشته می‌شوند.