معنی فارسی hosteled
B1اقامت در هتل، غالباً بهصورت اشتراکی.
To have stayed in a hostel, often implying shared accommodation.
- VERB
example
معنی(example):
آنها به مدت چند ماه در سراسر اروپا اقامت کردند.
مثال:
They had hosteled across Europe for months.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان در تعطیلات تابستانی خود در هتلها اقامت کردهاند.
مثال:
Many students have hosteled during their summer vacations.
معنی فارسی کلمه hosteled
:
اقامت در هتل، غالباً بهصورت اشتراکی.