معنی فارسی hostessing
B1عمل برگزاری و مدیریت مهمانی یا رویدادی.
The process of hosting or managing an event or gathering.
- VERB
example
معنی(example):
میزبانی نیازمند مهارتهای ارتباطی و سازماندهی خوب است.
مثال:
Hostessing requires good communication skills and organization.
معنی(example):
او از پذیرایی در رویدادهایی که میتواند مهارتهای آشپزیاش را به نمایش بگذارد، لذت میبرد.
مثال:
She enjoys hostessing events where she can showcase her culinary skills.
معنی فارسی کلمه hostessing
:
عمل برگزاری و مدیریت مهمانی یا رویدادی.