معنی فارسی hot-footed

B1

عملی که نشان‌دهندۀ سرعت و چابکی است.

Characterized by brisk movement, typically in a lively or urgent manner.

example
معنی(example):

دوندۀ تندپا، مسابقه را اول تمام کرد.

مثال:

The hot-footed runner finished the race first.

معنی(example):

او به خاطر هیجان بازی، تندپا بود.

مثال:

He was hot-footed from the excitement of the game.

معنی فارسی کلمه hot-footed

: معنی hot-footed به فارسی

عملی که نشان‌دهندۀ سرعت و چابکی است.