معنی فارسی hot-spot
B1مکانی محبوب و پرطرفدار، به ویژه در بین افراد مختلف، برای سرگرمی یا فعالیت.
A popular area for a specific activity, drawing a lot of people due to its attractions.
- NOUN
example
معنی(example):
این کافه یک نقطه داغ محبوب برای دانشآموزان است تا مطالعه کنند و اجتماعی شوند.
مثال:
The café is a popular hot-spot for students to study and socialize.
معنی(example):
گردشگران به نقطه داغ به خاطر مناظر زیبا و جاذبههایش هجوم میآورند.
مثال:
Tourists flock to the hot-spot for its beautiful views and attractions.
معنی فارسی کلمه hot-spot
:
مکانی محبوب و پرطرفدار، به ویژه در بین افراد مختلف، برای سرگرمی یا فعالیت.