معنی فارسی hotches

B1

هاتچ‌ها، نشانه‌های بارز روی درختان و ساختارهای مشابه که به زیبایی ظاهری آنها افزوده می‌شود.

Visible notches or indentations in an object, typically found on trees or buildings.

verb
معنی(verb):

To move irregularly up and down.

معنی(verb):

To swarm (with).

example
معنی(example):

هاتچ‌ها به وضوح روی درخت قدیمی دیده می‌شدند.

مثال:

The hotches were clearly seen on the old tree.

معنی(example):

هاتچ‌ها ظاهری روستایی برای انبار ایجاد کردند.

مثال:

The hotches created a rustic look for the barn.

معنی فارسی کلمه hotches

: معنی hotches به فارسی

هاتچ‌ها، نشانه‌های بارز روی درختان و ساختارهای مشابه که به زیبایی ظاهری آنها افزوده می‌شود.