معنی فارسی hottub
A2جکوزی، ظرفی بزرگ و پر از آب داغ که برای استراحت و تفریح مورد استفاده قرار میگیرد.
A large tub filled with hot water, used for relaxation or hydrotherapy.
- NOUN
example
معنی(example):
من دوست دارم بعد از یک روز طولانی در جکوزی استراحت کنم.
مثال:
I like to relax in the hottub after a long day.
معنی(example):
جکوزی برای لذت بردن از یک شب پرستاره عالی است.
مثال:
The hottub is perfect for enjoying a starry night.
معنی فارسی کلمه hottub
:
جکوزی، ظرفی بزرگ و پر از آب داغ که برای استراحت و تفریح مورد استفاده قرار میگیرد.