معنی فارسی hourless
B1بدون زمان مشخص یا مرز ساعت.
Without hours; timeless.
- OTHER
example
معنی(example):
خلا بیساعت حس بینهایت و بیزمانی داشت.
مثال:
The hourless void felt infinite and timeless.
معنی(example):
در دنیای بیساعت، زمان وجود ندارد.
مثال:
In an hourless world, time does not exist.
معنی فارسی کلمه hourless
:
بدون زمان مشخص یا مرز ساعت.