معنی فارسی house-swapped

B1

تعویض خانه، عمل تبادل خانه یکی با دیگری.

The action of having exchanged homes with someone else.

example
معنی(example):

آنها برای دو هفته در طول تعطیلات خود به تعویض خانه پرداختند.

مثال:

They house-swapped for two weeks during their vacation.

معنی(example):

پس از تعویض خانه، آنها دوستان جدیدی در یک شهر دیگر یافتند.

مثال:

After they house-swapped, they found new friends in a different city.

معنی فارسی کلمه house-swapped

: معنی house-swapped به فارسی

تعویض خانه، عمل تبادل خانه یکی با دیگری.