معنی فارسی housefront
B1نمای جلویی یک خانه، شامل دیوار، درب و پنجرهها است.
The front part of a house that faces the street.
- NOUN
example
معنی(example):
نمای خانه رنگ روشن آبی داشت.
مثال:
The housefront was painted bright blue.
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردند که نمای خانه را تابستان آینده بازسازی کنند.
مثال:
They planned to renovate the housefront next summer.
معنی فارسی کلمه housefront
:
نمای جلویی یک خانه، شامل دیوار، درب و پنجرهها است.