معنی فارسی household word
B1عبارتی که به قدری شناخته شده و رایج است که همه آن را میشناسند و در مکالمات معمولی استفاده میکنند.
A term that is widely recognized and frequently used in everyday conversation.
- NOUN
example
معنی(example):
عبارت 'پایداری' تبدیل به یک واژه آشنا شده است.
مثال:
The term 'sustainability' has become a household word.
معنی(example):
در دنیای فناوری، 'نوآوری' یک واژه آشنا است.
مثال:
In the tech world, 'innovation' is a household word.
معنی فارسی کلمه household word
:
عبارتی که به قدری شناخته شده و رایج است که همه آن را میشناسند و در مکالمات معمولی استفاده میکنند.