معنی فارسی housekeeps
B1خانهداری، عمل نگهداری و مرتبسازی یک مکان زندگی، معمولا شامل تمیزی و ترتیبدهی است.
The act of managing household tasks, such as cleaning and organizing.
- verb
verb
معنی(verb):
To carry out the domestic duties of housekeeping.
معنی(verb):
To perform the general tasks of housekeeping.
example
معنی(example):
او در طول هفته برای یک خانواده خانهداری میکند.
مثال:
She housekeeps for a family during the week.
معنی(example):
خواهرم در آخر هفتهها برای کسب درآمد اضافی خانهداری میکند.
مثال:
My sister housekeeps on weekends for extra money.
معنی فارسی کلمه housekeeps
:
خانهداری، عمل نگهداری و مرتبسازی یک مکان زندگی، معمولا شامل تمیزی و ترتیبدهی است.