معنی فارسی houselled

B1

فعل به معنای اجاره دادن یا ساکن کردن در یک خانه.

To have rented or let a house.

example
معنی(example):

املاک سال گذشته به یک خانواده جدید اجاره داده شد.

مثال:

The property was houselled last year to a new family.

معنی(example):

آن‌ها اکنون چندین ماه است که این مکان را اجاره کرده‌اند.

مثال:

They have houselled the premises for several months now.

معنی فارسی کلمه houselled

: معنی houselled به فارسی

فعل به معنای اجاره دادن یا ساکن کردن در یک خانه.