معنی فارسی housemade
B1غذای یا نوشیدنی که در خانه یا یک مکان خاص تهیه می‌شود.
Food or drink made in-house rather than purchased from outside.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Produced in house or by the establishment in which they are sold
example
معنی(example):
این رستوران پاستای خانگی ارائه می‌دهد که تازه و خوشمزه است.
مثال:
The restaurant offers housemade pasta that is fresh and delicious.
معنی(example):
من سس‌های خانگی را به سس‌های خریداری شده ترجیح می‌دهم.
مثال:
I prefer housemade sauces over store-bought ones.
معنی فارسی کلمه housemade
:
غذای یا نوشیدنی که در خانه یا یک مکان خاص تهیه می‌شود.
