معنی فارسی housetrained
B1حیوانی که به درستی آموزش دیده است تا در مکانهای مشخصی نیازهای خود را برآورده کند.
Referring to a pet that has been trained to relieve itself outside or in a designated area.
- verb
verb
معنی(verb):
To teach (a domestic pet) to urinate and defecate outside or in a designated location in the home.
example
معنی(example):
سگ من تربیت شده است، بنابراین او هرگز در داخل خانه شلوغی ایجاد نمیکند.
مثال:
My dog is housetrained, so he never makes a mess indoors.
معنی(example):
یک حیوان خانگی که تربیت شده باشد، مدیریت در خانه را آسانتر میکند.
مثال:
A housetrained pet is easier to manage at home.
معنی فارسی کلمه housetrained
:
حیوانی که به درستی آموزش دیده است تا در مکانهای مشخصی نیازهای خود را برآورده کند.