معنی فارسی hoverboard
B1 /ˈhʌvɚbɔɹd/وسیله‌ای شبیه به تخته‌سوار که به وسیله هوای فشرده حرکت می‌کند.
A self-balancing electric device that allows riders to glide and hover.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A levitating board that can be ridden in the manner of a surfboard or skateboard.
معنی(noun):
A small self-balancing two-wheeled motorised vehicle, related to a scooter.
verb
معنی(verb):
To travel by hoverboard.
example
معنی(example):
او بر روی هاوربوردش در خیابان رکاب زد.
مثال:
He rode his hoverboard down the street.
معنی(example):
کودکان عاشق استفاده از هاوربوردهایشان در پارک هستند.
مثال:
The kids love using their hoverboards at the park.
معنی فارسی کلمه hoverboard
:
وسیله‌ای شبیه به تخته‌سوار که به وسیله هوای فشرده حرکت می‌کند.
