معنی فارسی hoyed

B1

عمل پرتاب کردن یا انداختن چیزی به طور غیررسمی.

To throw or toss something, often in a casual manner.

verb
معنی(verb):

To incite; to drive onward.

معنی(verb):

To throw.

example
معنی(example):

آنها بار را به روی کشتی hoyed کردند.

مثال:

They hoyed the cargo onto the ship.

معنی(example):

او تور را برای گرفتن ماهی به آب hoyed کرد.

مثال:

He hoyed the net into the water to catch fish.

معنی فارسی کلمه hoyed

: معنی hoyed به فارسی

عمل پرتاب کردن یا انداختن چیزی به طور غیررسمی.