معنی فارسی hsh

B1

صدای ساکت کردن کسی یا نداشتن صدا.

A sound used to request silence or quiet.

example
معنی(example):

هش، وقت ساکت بودن است.

مثال:

Hsh, it's time to be quiet.

معنی(example):

هش، به آنچه می‌گویم با دقت گوش ده.

مثال:

Hsh, listen carefully to what I say.

معنی فارسی کلمه hsh

: معنی hsh به فارسی

صدای ساکت کردن کسی یا نداشتن صدا.