معنی فارسی hucklebone
B1هاکلبن، نوعی بازی سنتی که از استخوانهای کوچک یا توتها استفاده میشود.
A traditional children's game involving small bones or other objects.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک بازی کودکانه، هاکلبنها را جمعآوری کرد.
مثال:
She collected hucklebones as a childhood game.
معنی(example):
بازی با هاکلبنها در گذشته بین کودکان محبوب بود.
مثال:
Playing with hucklebones was popular among kids in the past.
معنی فارسی کلمه hucklebone
:
هاکلبن، نوعی بازی سنتی که از استخوانهای کوچک یا توتها استفاده میشود.