معنی فارسی humanlike

B1

شبیه به انسان، به خصوص در ظاهری یا رفتار.

Having characteristics or qualities that resemble those of a human.

example
معنی(example):

این ربات ظاهری مشابه انسان دارد.

مثال:

The robot has a humanlike appearance.

معنی(example):

او به شیوه‌ای شبیه به انسان رفتار کرد و احساسات خود را نشان داد.

مثال:

She behaved in a humanlike manner, showing emotions.

معنی فارسی کلمه humanlike

: معنی humanlike به فارسی

شبیه به انسان، به خصوص در ظاهری یا رفتار.